آسمان زیبای زندگی

آسمان زیبای زندگی

زندگی زیباست اگر آن را لمس کنیم.
آسمان زیبای زندگی

آسمان زیبای زندگی

زندگی زیباست اگر آن را لمس کنیم.

برخورداری میشوییییم!

به نظرم خوبی و بدی آدمها مرز داره، یعنی همه تا یه جایی خوبند، معمولا تا جایی که حس کنند تو حریمشون وارد نمیشی یا کارات به اونها و گاهی عزیزاشون لطمه نمیزنه اما بعد اون میتونند بد باشند یا لااقل دیگه اونجور خوب نباشند، از طرف دیگه این مرز حریمم روابط و صمیمیت تو با اونها تعریف میکنه، مثلا آدم صمیمی زودتر از دستت ناراحت میشه و ممکنه کمتر خوب باشه تا آدم بی احساس یا فاصله نگه دار،،، و خلاصه از اونجایی که بنده همیشه باید سراغ مشکلاتی که افراد زیاد صمیمی بشو درگیرشند برم، این بار هم این صمیمیت و احساساتی شدن کار دستم داد و باز منه دماغ سوخته در اوج سورپرایز شدن به این نتیجه رسیدم که کم خوب باش، فاصله حفظ کن تا حریمت حفظ بشه، تا تو کارت دخالت نشه،،،ای خدا، آخه تایم بچه دار شدن دیگه از حقوق طبیعی یک زوج هستش دیگه که خودشون با توجه به شرایطشون و تایمشون و درسشون تصمیم بگیرند،،، و از این سوال و امثالهم متنفرم که میگن پس کی بچه دار میشین یا پس چرا بچه دار نمیشین،،،جواب بسیار ساده و شیک،،،به شما چه؟! مگه اگه یک بچه بیارم و براش زمان نتونم بذارم تو پا میشی از ایران میای بزرگش میکنی؟! اگه ایران بودیم شرایط کاملا فرق میکرد، اونجا با درس خوندن تو مقطع phD میشه بچه دارشد چون هزار نفر دور و برتند، کمکتند،،،اینجا چی؟ خودتی و یک همسر که هر دوتونم شاغلین و میخواین سر نگهداری اون باهم کل بندازین همونجور که به ندرت اما گاهی سر کارهای خونه رویت شده،،،آخه شعورم چیز خوبیه، بعد فردا بچه هم بیاری همین افراد برمیگردن میگن کو ما که ندیدیم چجوری بزرگشد و حسرت دیدن مراحل دگردیسی تو دلشون میخواد بمونه، آخه بابا جون من برای دل شما میخوام وقتی بچه بیارم که تو ایرانم و برای رضای خودم و خدای خودم وقتی که زمان براش بذارم نه اینکه شوتش کنم گوشه مهدکودک،،،حالا چون دو تا همکار عکس نوه شونو نشون دادند و ممکنه دو نفر بپرسند چرا اینا بعد ٥ سال ( که تابستون تازه میشه ٥سال) هنوز بچه ندارند، ما باید خودمونو به آب و آتیش بزنیم و یک موجود معصومو بدبخت کنیم،،،شرایط دیگرانم در نظر گرفتن به والله چیز خوبیه،،،

من نمیفهمم تا کی میخوایم برای زندگی دیگران تصمیم بگیریم؟ من الان تا مدت زیادی سر این فکرها و توقعات بی جا روی میخ نشسته ام! از اینکه یک عده با کرنومتر بالای سرم دارن دقایق و ثانیه های پس از سی سالگیمو میشمرند حالم بد میشه،،،من میخوام خودم باشم و با دید خودم زندگی کنم ولو غلط،،،

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.